ღ♥ღ lonly girl ღ♥ღ
افسوس که من تو را تو او را و او دیگری را دوست دارد...
از من آزرده مشو، می روم خسته وافسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش می برم تا که در آن نقطه ی دور شست و شویش دهم از رنگ گناه شست و شویش دهم از لکه ی عشق زین همه خواهش بی جا وتباه می برم تا ز تو دورش سازم ز تو ای جلوه ی امید محال می برم زنده به گورش سازم تا از این پس نکند یاد وصال
ميروم از خانه ي تو،
قبل رفتن تو بدان عاشق و بي تقصيرم،
تو اگر خسته اي از دست دلم حرفي نيست،
امر كن تا كه بميرم به خدا مي ميرم...
Power By:
LoxBlog.Com |